دستنبو زاده های من
دستنبو زاده های من

دستنبو زاده های من

باید یادم باشد که هیچ‌چیز فاجعه‌بارتر از این احساس، که مادر بدی هستم، نیست.

مادر یک کودک خود‌خواسته‌ نه یک جنین چند هفته‌ای؛ پس بهتر که این قبیل حرف‌ها را کسی برای من نیاورد. 

باید نزد آقای بهبودف بروم.


فی‌الحال برنامه این است که با به حراج زدن چیزی که در ذهنم به آبرو تفسیر شده، توجه درد را به دروغ پرت کنم. چون درد هم یک دروغگو است. اما به این منوال، حواسش پرت نشده که هیچ؛ این بار عذاب را هم بر آن قبلی آوار می‌کند.