شب گذشته، آسمان در دام استیصال و ناامیدی، گرفتار به حالی چون احوال بدن وقتی که در معرض ترشح زیاده از حد هورمون های پروژسترون قرار میگیرد،کتاش را به میخهای پناه جسته در دل دیوار سپرد، به اتاقش رفت و طی ریزش اشکهای عاجزانه، فرزند غم را بهدنیا آورد.
ابرهای سنگین سیاهدل، فرصت را غنیمت شمرده، آسمان خسته از جان را در خود فروبلعیدند و غم را- این نوزاد از دل زاییده و به سیاهی آمیخته- هلهلهکنان روی سر چرخاندند و خاکههایش را بر سر دریا ریختند.
سرد و خیس، باد و باران؛ تعریف بوران.